ایمنی در فاز راه اندازی

فازهای پیش راه‌اندازی و راه اندازی، اغلب از مهمترین و خطرناک‌ترین فازهای چرخه‌ی عمر یک پروژه‌ی فرایندی می باشند. شرکت‌های صنعتی پیشرو nریافتند که مشکلات مربوط به فاز راه‌اندازی کمتر از حد واقعی تخمین زده می‌شود و امروزه اغلب آن‌ها در پی یافتن راه‌حل‌ها یی برای کاهش خطرات و مشکلات ناشی از اولین برق دار شدن و ورود اولین بار گازها و سیالات به تجهیزات و مخازن فرایندی و ایجاد تغییرات اساسی در دما و فشار واکنش های شیمیایی هستند.
فلسفه راه اندازی
در یک نگاه محدود می توان راه اندازی را مجموعه ای از تست ها و فعالیت های آزمون تجهیزات دانست، ولی در دیدگاه جامع و فراگیرتر، راه اندازی فرایندی در تکمیل فرایندهای مهندسی و کنترل کیفی می باشد .
از طرف دیگر میدانیم که مطالعات مهندسی و طراحی یک پالایشگاه گاز یا یک واحد پتروشیمی یا نیروگاه گازی یا هسته ای، عموما بر محور ، Safety Engineering متمرکز می گردد:
HAZOP Study -1به مهار خطرات فرایندی و تاثیرات متغیرهای دما، فشار ، جریان می پردازد
HAZID Study -2بر خطرات عملیاتی ، ایمنی ، امنیتی و زیست محیطی تمرکز دارد
Safety Integrity Level Study (SIL) -3به میزان قابلیت اطمینان سامانه های پایش و الکترونیکی و شیرآلات می پردازد Critically Assessment Report -4که بر قابلیت جایگزینی تجهیزات تمرکز دارد
Fire & Blast Study -5
Gas Dispersion Study -6
برای کنترل عملیات و داشتن راه‌اندازی ایمن، برنامه‌ریزی از الزامات اولیه به شمار می‌رود. داشتن استراتژی مشخص برای مدیریت پروژه و برنامه زمان بندی دقیق برای راه‌اندازی و استارت‌آپ، می‌تواند ضمن مدیریت هزینه ها، تضمین کننده سلامت فرایند و پرسنل نیز باشد. درجه و میزان پیاده‌سازی این برنامه‌ها به سایز واحد و طبیعت پروسسی آن بر‌می‌گردد.
تجارب من در راه اندازی چند پروژه عظیم و پرخطر مختلف گازی در خشکی و دریا در چند سال اخیر نشان میدهد که پیاده کردن عناصر مدیریت ایمنی فرایند، ایمن ترین رویکرد به ایمنی راه اندازی و بهره برداری از واحدهایی است که حجم عظیمی از انرژی و سیالات پرخطر را در بطن خود دارند.
البته این مسئله شامل پروژه هایی همچون شهر بازی، بیمارستان، سیستم زباله سوز، بویلرهای نیروگاه، اکسترودر های پتروشیمی و …. همه واحدهای صنعتیست.
پرسنل مختصص
در سیستم مدیریت ایمنی یک پروژه، ایجاد دسترسی شبکه ای و آسان به اطلاعات فرایندی و آنالیز خطرات آن، اصل اول در شرکت دادن تمام کارکنان در بدنه تصمیم گیری و اجرایی یک شرکت یا سازمان است. همچنین وجود سلسله مراتب سازمانی و روشن بودن حدود اختیارات و مسئولیت ها از سطوح بالا تا پایین (Hierarchy) و روشن بودن روابط گزارش دهی افراد از ضروری ترین مواردیست که میتواند جوی آرام و بدور از فرهنگ مقصر یابی بوجود بیاورد (No Blame Culture ) تا پرسنل بتوانند دور از ترس و نگرانی از پیامدهای گزارش دادن موقعیت ها و رویدادهای نا ایمن، در راستای ایمن کردن فرایند های کاری خود حرکت کنند.
برای دستیابی به ایمنی موثر در این فاز، استفاده از تخصص‌های مرتبط در یک تیم قوی لازم و ضروری می باشد. روشن است که الزامات تکنیکی پرسنل تقریبا دوبرابر عملیات نرمال در فاز بهره‌برداری است و گاها برای دستیابی به یک تیم قوی، نیازمند استفاده از پرسنل با تخصص‌های مورد نیاز از سایر بخش‌ها برای یک مدت محدود جهت شرکت در عملیات راه‌اندازی می‌باشد. در همین راستا اغلب شرکت‌های بزرگ یا این عملیات را به طور کامل به شرکت‌های پیمانکار متخصص می‌سپرند و یا شرکتی را برای این منظور تاسیس می‌کنند و با تهیه چارت متناسب با این فاز، فنی ترین و با تجربه ترین نفرات را بکار میگیرند. امروزه با تکیه بر دانش مهندسی عوامل انسانی (Human Factor Engineering)، محیط کار و پرسنل، با همدیگر و بعنوان یک سامانه یکپارچه و جامع در نظر گرفته شده و طراحی میشوند. حتی ماشین های مدرن نیز به گونه ای طراحی میشوند که تا حد امکان به شکل انسان در آمده و محدودیتها و فاکتورهای انسانی را پوشش دهند. علم مهندسی عوامل انسانی ثابت کرده است که وجود محیطی آرام و بی تنش و به دور از دغدغه های مالی و سازمانی، همراه با امنیت شغلی برای پرسنل درگیر در فاز پر خطر راه اندازی، از ضروریات انجام فعالیتهای فرایندی و پیچیده است. همچنانکه مسئولیت شناسی، تاکتیک پذیری و داشتن روحیه کار تیمی، از مهمترین فاکتورهای لازم برای انجام ایمن و یکپارچه راه اندازی و استارت آپ تجهیزات پیچیده و چند لایه نظیر کمپرسورهای اکسپورت گاز، توربین های نیروگاهی، چاه ها و تجهیزات سرچاهی میباشد. تا جاییکه در شرکتهای پیشرو و فرهنگ ساز، در زمان استخدام، بهداشت روانی و حتی سوابق و جرائم رانندگی پرسنل اتاق کنترل، نیز استعلام و بررسی میگردد. چرا که در این فاز کاری، اولین خطای عمده هر نفر میتواند آخرین خطای جمعی از پرسنل حاضر باشد.
گردش اطلاعات و آموزش
نشر و پخش اطلاعات، بویژه اطلاعات مربوط به فاکتورهای فرایندی، برای تیم‌ راه‌اندازی بسیار مهم است. همه‌ اعضاء تیم بایستی تا سطح قابل قبولی از فلسفه طراحی واحد، خطرات بالقوه، جریان پروسسی، اطلاعات مربوط به مواد شیمیایی بسیار خطرناک و کنترل فاکتورهای فرایندی آگاهی داشته باشند. بسیار مهم است که تمامی پرسنل درگیر در راه‌اندازی به دقت انتخاب شده و مطابق با یک برنامه مدون، آموزش دیده باشند. لازمه‌ی این موضوع، استخدام افراد فنی متخصص و با تجربه کافی و همراه با آموزش‌ها و تست‌های طبی بدو استخدام می‌باشد. در زمان تشکیل تیم یا شرکت راه اندازی، چارت سازمانی بایستی از پیش مشخص شده باشد تا علاوه بر جذب پرسنل مورد نظر، نفرات شرکت بیاموزند و بدانند که چگونه با هم تعامل نمایند. در بهترین حالت، بایستی برخی از تکنسین‌های ارشد بهره‌برداری و تعمیرات، از مراحل ابتدایی طراحی با پروژه و در کنار مدیر پروژه همکاری نمایند. این افراد بایستی ضمن تجربه کافی این توانمندی را داشته باشند که آموخته‌های خود را به سایر افراد پروژه انتقال دهند. بخشی از آموزش نهایی افراد پروژه نیز توسط همین افراد صورت می‌گیرد. پرسنل کلیدی راه‌اندازی تا حد امکان بایستی از مراحل پیش‌تر از راه‌اندازی در پروژه درگیر شده باشند.
آموزش‌های ایمنی فردی و فرآیندی می‌توانند شفاهی باشند، اما بایستی کاملا مدون و برنامه‌ریزی شده باشد. تا اینجا همه‌ پرسنل بایستی دستورالعمل‌های پروسسی و مکانیکی، بخش‌ مجوز کار(PTW)، وضعیت کارهای همزمان(SIMOPS) ، ورود به فضای بسته (Confined Space)، روش های مقابله با آتش، فرار از نشت گازهای سمی و یا قابل اشتعال، همچنین استفاده از سیلندرهای هوا (BA) ، Life Boat و Life Raft مستقر در واحد و انجام کمک‌های اولیه را فرا گرفته باشند.
فاز پیش‌راه‌اندازی زمان مناسبی برای انجام این آموزش‌ها است، به ویژه اینکه در این دوره پرسنل به اطلاعات پروسسی واحد دسترسی داشته و می‌توانند در تماس و برخورد نزدیک با تجهیزات و جانمایی آن‌ها بوده و تا حد بسیاری از خطرات احتمالی آنها در زمان برق دار شدن و ورود مواد و سیالات شیمیایی در امان باشند.
ارزیابی مداوم ریسک تغییرات
پس از مشخص نمودن فرایند پالایش و اطمینان از امکان دستیابی به محصول مورد انتظار ، اولین و مهمترین محدودیت در مسیر طراحی یک سازه یا یک واحد صنعتی نمود پیدا می کند که عبارت از نشت گاز و خطر انفجار است. از این مرحله به بعد بیش از نیمی از مطالعات مهندسی و طراحی، عموما بر محور مهندسی ایمنی و ارزیابی ریسک متمرکز می گردد.
پرسنل تیم راه‌اندازی بایستی گزارش و خروجی نهایی همه‌ تکنیک‌های ارزیابی ریسک انجام شده را مرور کنند چراکه در تکنیک‌هایی مانند HAZOP تمام سناریو‌های فرایندی در نظر گرفته شده و اقدامات اصلاحی مناسب و تمهیدات ایمنی متناسب با آن در نظر گرفته می‌شود.
واقعیت اینست که راه اندازی، پیش از آنکه مجموعه ای از تست ها و فعالیت های آزمون تجهیزات باشد، در اصل حلقه ای در در تکمیل زنجیره فرایندهای مهندسی و کنترل کیفی است و هدف نهایی آن اطمینان از صحت کارایی فرایندهای مهندسی طراحی شده برای واحد می باشد و در نهایت مسوولیت طراحی و ساخت، بر دوش تیم راه اندازی منتقل میشود چرا که راه اندازی فرصت آزمون عملیاتی صحت کارکرد است. تقلیل راه اندازی صرفا به مجموعه ای از فعالیت های تست بدون درنظر گرفتن این مسوولیت و نگاه جامع به تمامی ابعاد طراحی و هدف طرح می تواند هزینه ساز و ناگوار باشد.
مثال بسیار مهم
در فرایند تغییر کاربری سکوی Piper Alpha از یک سکوی نفتی به سکوی گازی، دیواره آتش (Fire Wall) به دیواره ضد انفجار (Blast Wall) که برای پیش گیری از انفجار گاز ضروری است تغییر داده نشد و یکی از لایه های ایمنی که می توانست از فاجعه مذکور پیشگیری و یا آنرا تقلیل دهد از بین رفت. آیا مسوولیت عدم صحت و عدم کاربرد صحیح این لایه ایمنی تنها بر عهده طراح و فرایندهای طراحی است و تیم های راه اندازی مبرا از مسوولیت اینگونه اشتباهات هستند؟
به عبارت دیگر اگر شرکت راه اندازی این سکو، نتایج مطالعات ارزیابی ریسک این تغییر را بررسی و مطالعه کرده بودند چنین تغییر بزرگی بدون در نظر گرفتن پیامدهای فاجعه بار آن، انجام میشد؟
****

برای مطالعه تکمیلی، به مقاله مهندس مهدی کلانترزاده  رجوع شود.